مقبره مولانا
چرا ایرانیان این شهر ترکیه را باید ببینند؟
چرا ایرانیان این شهر ترکیه را باید ببینند؟
" شكستهاي معروف در دنيا "
بقیه متن در ادامه مطلب
کمبوجیه
طبق گفته هرودت ایشتوویگو کمبوجیه را به عنوان همسر دخترش برگزید تا وی خطری برای تخت و تاج ماد نداشته باشد هرچند که این باعث نشد تا نوه وی کوروش بزرگ وی را از سلطنت عزل نکند.
کمبوجیه فرزند کوروش بود که پس از به قتل رساندن برادر خود، بردیا به پادشاهی رسید. دوران سلطنت او در جنگ های بی شماری سپری شد و در آخر هنگامی که از خبر به سلطنت رسیدن برادر کشته شده خودش هراسان شده بود، در راه بازگشت به ایران بیمار شده از دنیا رفت. آنکه به جای برادر کمبوجیه بر تخت پادشاهی نشسته بود بردیای دروغین بود که برای مدتی در دربار هخامنشیان سلطنت کرد.l
این شهرستان از نظر جاذبههای طبیعی یکی از زیباترین شهرهای شمالی استان فارس است. وجود تفریگاهی از جمله چشمه شهید بابایی، تنگه پیرچوپان، بلاغی، نهالستان منابع طبیعی، جنگل سرپنیران، باغ قوام، پایانه مسافربری و بخش هخامنش (شامل آرامگاه کورش بزرگ و مجموعه باستانی پاسارگاد) جاذبههای متعددی را فراهم کرده و موجب جلب توریست در منطقه شدهاست. وجود بقاع متبرکه و مقدس از جمله امامزاده حسین، امامزاده سلطان سید حمید، امامزاده عقیل و زیارتگاه شاه مردان باعث گردیده که سالانه از دیگر مناطق جهت زیارت و تفریح در این شهرستان حضور یابند. در سالهای اخیر احداث پروژههای اساسی و زیر بنایی اثرات مفیدی برای شهرستان و روستاهای آن داشتهاست.
وی در روز جمعه، سیزدهم مهر ماه ۱۳۸۰ در منزلش در تهران پارس درگذشت. او را در روستای قرقرک اشتهارد کرج در کنار برکهای کوچک، در سایهٔ کوهی بزرگ و در آرامشی که سالها انتظارش را میکشید به خاک سپردند. کیومرث پوراحمد در مورد مرگ او میگوید: «فریدون فروغی برای دومین بار میمیرد. نخستین بار وقتی مرد که نتوانست بخواند و دومین بار وقتی مرد که میخواست بخواند. فریدون را فراموشی و خاموشی کشت
کوروش کبیر
بنیان گذارسلسلۀ هخامنشیان کوروش کبیر بود که او فرزند ماندانا، دختر پادشاه ماد (آستیاژ) و کمبوجیه یکی از امرای پارسی بود
پس از ازدواج این دو آستیاژ خوابی دید که تعبیر آن این بود که فرزند فرزندمان پادشاه ماد بلکه تمام آسیا می شود. به همین خاطر بعد از به دنیا آمدن نوۀ خود دستور قتل او را به یکی از ندیمان خود «هارپاگوس» واگذار کرد. ولی او این کار را نکرد و کودک را به یک روحانی به نام «میت ری داتس» داد تا او را بزرگ کند و او نام کودک را کوروش نهاد و او را در جنوب خراسان بزرگ کرد و در سن ۱۵ سالگی راز زندگی اش را برای او فاش کرد و ۱ سال بعد کورش برای رسیدن به مقامی که در شان اوست وارد ارتش شد. ولی در موقع جنگ آستیاژ با کمبوجیه، آستیاژ متوجه شباهت کورش با دامادش شد و در آن زمان کورش به پارس رفت و هویت خویش را برای پدرش آشکار کرد و بعد از ۳ سال جنگ در سال ۵۵۳ قبل از میلاد به تخت پادشاهی نشست و با دختر آستیاژ «امیتیس» که خالۀ کوروش بود ازدواج کرد
(در آن زمان مردان می توانستند با خواهران، خاله و …. ازدواج کنند و بحث محارم در پیش نبود)
کوروش برای پادشاهان کشورهایی که اشغال کرد احترام می گذاشت و اموال مردم را غارت نمی کرد و در صورت عدم رعایت آنها توسط سربازانش، آنها را مجازات می کرد
کوروش به آبادانی کشور اهمیت می داد و چهل شهر ساخت که اولین آن پاسارگاد بود. چون قلمرو پادشاهی اش بزرگ بود، چهار پایتخت در ایران بوجود آورد که بتواند پیوسته به پایتختهای مختلف رود و از نزدیک اوضاع کشور را اداره کند که آن چهار شهر، پازارگاد، شوش، بابل، اکباتان یا همان همدان بود
نکتۀ جالب اینست که در آن زمان لوله های آب و فاضلاب و همچنین امارات ۳، ۴ و ۵ طبقه وجود داشت که آب به طبقات فوقانی می رسید
همچنین جاده های عریض و ارابه رو ساخت و برای امنیت در راه ها کاروانسراهایی ساخت و سربازان را در تمام راه ها قرار داد
کوروش در طول سلطنت خود به همۀ ادیان احترام می گذاشت و هیچ گاه دینی را بر مردم تحمیل نمی کرد و بعد از اشغال کشورها به معبد آنجا می رفت و در مقابل خدایانشان احترام می گذاشت. ولی در اصل مزداپرست بود. و هرگز در حکومت او شورشی که ناشی از دیانت باشد اتفاق نیفتاد
اولین وصلت دسته جمعی در زمان کورش اتفاق افتاد. پاتانستان که در جنوب شرقی ایران کنونی بود دارای مردمانی با موهای طلایی و چشمانی آبی بود که کوروش برای به وجود آوردن نسلی نیرومند و زیبا هزار دختر ایرانی را به عقد هزار پسر پاتانی درآورد. همچنین هزار پسر ایرانی را به عقد هزار دختر پاتانی درآورد و به دختران ایرانی جهیزیه داد و هر مرد پاتانی که در ایران زندگی می کرد زمین زراعی داد
کورش هرگز به تشریفات و خوشگذرانی علاقه ای نداشت و پیوسته در راه آبادانی کشور و رفاه مردم قدم برمی داشت و سرانجام در جنگ دوم خود با ملکۀ «تمیریس» ملکۀ طوایف صحرانشین مسقند «ازبک» توسط اصابت شمشیر با گردنش در میدان جنگ جان باخت
آریان مورخ معروف یونان می گوید: «حقی که کوروش بر گردن ایرانیان دارد بقدری زیاد است که هرگز نمی توانند آن را ادا کنند و هر قدر که او را تجلیل کنند سزاوار اوست»
زمانی که اسکندر مقدونی به ایران آمد همان طور که در معبد به خدایان احترام می گذاشت در مقابل مقبرۀ کوروش مراسم احترام را به جا آورد و به کسانی که اطرافش بودند گفت: این قبر بزرگترین پادشاه جهان است که امیدوارم خدایان به من توفیق دهند که مثل او شوم.